فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Throw Out
American:
ˈθroʊˈaʊt
British:
θrəʊaʊt
معنی‌ها
phrasal verb
B1
دور انداختن
phrasal verb
پیشنهاد کردن
phrasal verb
رد کردن
مترادف و متضاد throw out
-
verb commentSynonyms:say state tell declare suggest reveal utter bring up deliver bring to light produce come out with chime inAntonyms:be quiet
-
phrasal verb discard; to dispense with something; to throw away
-
phrasal verb dismiss or expel someone from any longer performing duty or attending somewhere
-
phrasal verb offer an idea for consideration
-
phrasal verb reject
ارجاع به لغت throw out
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «throw out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/throw out
لغات نزدیک throw out
- - throw oneself on (or upon) someone
- - throw open
- - throw out
- - throw over
- - throw overboard